English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 61 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
divided warrant U حواله پرداخت سود سهام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
divided U تقسیم شده
divided <adj.> U ناموافق
divided <adj.> U در اختلاف
divided <adj.> U در مخالفت
Six [divided] by three is two. U شیش تقسیم بر سه می شود دو.
We divided the money among ourselves . U پول را بین خودمان قسمت
divided fire U زیر اتش گرفتن چند هدف به طور همزمان تیر پراکنده اتش پراکنده
divided highway [American E] U شاهراه چند خطی [جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
divided landing gear U ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
divided magnetic circuit U مدار مغناطیسی چند شاخه
warrant U تضمین حکم
i warrant U قول میدهم
i'll warrant U اطمینان میدهم
i'll warrant U بدون شک
warrant U حواله
warrant U اختیار
warrant U مجوز
warrant U اجازه کتبی حکم قانونی تعهد کردن ضمانت کردن کسی
warrant U سند عندالمطالبه
warrant U گواهی کردن
warrant U تضمین کردن
warrant U گواهی حکم
warrant U اجازه قانونی
warrant U ضمانت
warrant U ضمانت کردن مجوز
warrant U گواهی
treasury warrant U گواهی خزانه
warehouse warrant U قبض انبار
warrant to bearer U به حواله کرد حامل
extradition warrant U درخواستبرایدستگیریفردمتهمازکشوریدیگر
warrant as arrest U حکم بازداشت
warrant as arrest U حکم توقیف
warrant of attorney U اجازه نامه
withdrawal warrant U مجوز برداشت
warrant of attorney U اختیار نامه
warrant of attorney U وکالت نامه
share warrant U گواهینامه سهام
searcher warrant U اجازه تفتیش
searcher warrant U اجازه بازرسی
death warrant U حکم اعدام
warrant officers U افسریار
warrant officers U ناوبانیار ستوانیار
warrant officers U افسر یار
warrant officer U افسریار
warrant officer U ناوبانیار ستوانیار
warrant officer U افسر یار
search warrant U اجازه تفتیش
search warrant U حکم تفتیش
search warrant U حکم تفتیش منزل
arrest warrant U قرار توقیف
bench warrant U حکم دادگاه یا قاضی علیه شخص گناهکار
rigging warrant U فهرست وسایل
warrant of attorney U وکالت نامه
dock warrant U رسید انبار بارانداز
search warrant U حکم بازرسی و ورود
dock warrant U سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
dock warrant U رسید لنگرگاه
dividend warrant U چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
chief warrant officer U استوار یکم
warrant of presumed death U حکم موت فرضی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com